جشنواره کوچه از امشب در بوشهر آغاز می‌شود (۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) معرفی نامزدهای سومین جایزۀ ادبی «چوک» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌منظور شرکت در مراسم تشییع پاپ عازم رم شد شبکه تلویزیونی کارمند افتتاح شد اعلام برنامه‌های هفته فیلم و عکس مشهد + جدول زمانبندی پوستر بیست‌ونهمین هفته فیلم و عکس مشهد منتشر شد برنامه صداوسیما برای دلجویی از هموطنان اهل سنت بهرام افشاری و سروش طاهری در تور آمریکای شمالی با «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت؟» فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) + زمان پخش مدیر پخش شبکه یک صداوسیما عزل شد| اعلام جرم علیه ۸ نفر چهره ماندگار | درباره جلال‌الدین معیریان، بنیان‌گذار چهره‌پردازی کلاسیک ایران سایه مات خندوانه | نگاهی به برنامه ۱۰۰۱ و انتظارات برآورده نشده آن گفت‌وگو با استادان دانشگاه‌های مشهد به‌مناسبت روز ملی معماری پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی روایتی سینمایی از یک قهرمان | گفتگو با عوامل فیلم سینمایی صیاد انتشار فراخوان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تفلیس آغاز اکران انیمیشن رویاشهر در سینما آیا نویسندگان پرفروش آینده دنیا باید ستاره فضای مجازی باشند؟ جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا برای فرانسیس فورد کوپولا فیلم کوتاه داستانی «جای خالی» در جشنواره ایتالیایی
سرخط خبرها

چشم ابر گریان شد، روی باغ خندان | وصف فروردین در شعر شاعران سبک خراسانی

  • کد خبر: ۳۲۴۷۴۱
  • ۱۶ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۲
چشم ابر گریان شد، روی باغ خندان | وصف فروردین در شعر شاعران سبک خراسانی
یکی از ویژگی‌های شعر سبک خراسانی، که سبک غالب شاعران سده‌های چهارم و پنجم هجری است، وصف طبیعت است؛ چه به عنوان هدف شعری مستقل، چه به عنوان مقدمه‌ای بر قصیده مدحی که قالب محبوب ایشان بود.
علی باقریان
خبرنگار علی باقریان

به گزارش شهرآرانیوز؛ مشهورترین سخنگویان این سبک، از رودکی گرفته تا فردوسی و عنصری و فرخی و منوچهری و مسعود سعدسلمان، همه، به طبیعت توجه داشته‌اند و آن را دستمایه آفرینش قرار داده‌اند. اما، ازآنجاکه بیشتر این شاعران دم را غنیمت می‌شمرده‌اند و اهل خوشباشی بوده‌اند، روشن است که طبیعت را نیز با همین نگاه می‌نگریسته‌اند و برای همین می‌خواسته‌اند؛ و شورانگیزترین و فرح بخش‌ترین جلوه طبیعت که بایست آن را مغتنم شمرد، بهار است. 

این است که شاعران مذکور، از طبیعت و آنچه بدان منسوب است، بیشتر به این فصل نظر داشته‌اند؛ به ویژه به فروردین که طلیعه بهار است. برای درک نوع نگاه شاعران سبک خراسانی به این موضوعات، هیچ کاری سودمندتر از خواندن اشعار آن‌ها نیست.

فرخی سیستانی

ماه فروردین از گنج گهر یافت مگر
که بیاراست همه روی زمین را به گهر

یا مگر زین نمِ پیوسته زمین گوهر زاد
همچو زاید صدف از باران پاکیزه دُرَر

ابر فروردین هرروز همی بارد دُر
وآن همی گردد گوهر به دل خاک اندر

کرم کز تودْ [۱]بَریشم کند آن نیست عجب
چه عجب از زَمی [۲]ار دُر دهد و گوهر بر

هرکه از خانه به دشت آید چندان که رَوَد
بر گهر پای نهد، چون سپه اسکندر

باغ، چون مجلس کسرا شده پُرحور و پری
راغ [۳]، چون نامه مانی [۴]شده پُر نقش و صُوَر

روز نوروز است امروز و چو امروز گذشت
کس بدین در نرسد تا نرسد سال دگر

منوچهری دامغانی

ابر آذاری [۵]برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مَرغزار [۶]

این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وآن گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار

خاک پنداری به ماه و مشتری آبستن است
مرغ پنداری که هست اندر گلستان شیرخوار

این یکی گویا چرا شد نارسیده، چون مسیح؟
وآن یکی بی شُوی، چون مریم چرا برداشت بار؟

ابر دیبادوز دیبا دوزد اندر بوستان
باد عنبرسوز عنبر سوزد اندر لاله زار

این یکی سوزد ندارد آتش و مِجمر [۷]به پیش
وآن یکی دوزد ندارد رشته و سوزن به کار

نافه [۸]مشک است هرچ آن بنگری در بوستان
دانه دُر است هرچ آن بنگری در جویبار

قطران تبریزی

بهشت عَدْن [۹]شد گیتی ز فرّ ماه فروردین
کنون می‌خوردن آیین دان و رامش کیش و شادی دین

کنون بلبل به باغ آمد ز بانگش دل به داغ آمد
پر از شمع و چراغ آمد زمین از نرگس و نسرین

شود بیدار خفته گل، شود غنچه شکفته گل
همه بستان نهفته گل، همه هامون گرفته طین

بنفشه برده بار خَوش میان شنبلید کَش [۱۰]
چو گوگرد از بر آتش چو زرّ لاجوردآگین

شکفته در چمن لاله چو روی ترک ده ساله

نشسته در سمن ژاله چو عکس ماه بر پروین [۱۱]
دمیده بر کران گل چو زلف دلبران سنبل

به گل بر ناله بلبل چو بانگ عاشق مسکین

هوا روی زمین شسته در او صد گونه گل رسته
گل و شمشاد پیوسته چو پرداز [۱۲]نگار چین

امیر معزی

ز فرّ باد فروردین جهان چو خُلد رضوان [۱۳]شد
همه حالش دگرگون شد، همه رسمش دگرسان شد

توانگر گشت و خوش طبع و جوان از عدل فروردین
اگر درویش و ناخوش طبع و پیر از جوْر آبان شد

حُلی [۱۴]بست و حُلَل [۱۵]پوشید باز اندر مهِ نیسان
اگر در ماه تِشرین [۱۶]از حلی وز حُلّه عریان شد

گُل اندر گِل مرکّب کرد بوی باد نوروزی
چو از گِل گُل پدید آمد، گِلستان، چون گُلستان شد

مگر باد صبا مینا و مرجان داد گلبن را
که برگش جمله مینا گشت و بارَش جمله مرجان شد

مگر رشک است پروین را و نسرین را ز یکدیگر
که این بر خاک پیدا شد چو آن بر چرخ پنهان شد

میان باغ و ابر اندر خلافی هست پنداری
که روی باغ خندان شد چو چشم ابر گریان شد


[۱] تود: توت.
[۲] زَمی: زمین.
[۳] راغ: صحرا.
[۴] نامه مانی: کتاب پرنقش ونگار مانی، پیامبر نقاش، که «ارژنگ» نام داشت.
[۵] آذار: ماه اول بهار.
[۶] مَرغزار: سبزه زار.
[۷] مِجمر: آتشدان.
[۸] نافه: کیسه مانندی زیر شکم آهوی نر که حاوی مشک است.
[۹] عَدْن: جاودان.
[۱۰] کَش: زیبا.
[۱۱] پروین: مجموع شش ستاره که مانند خوشه انگور به نظر می‌رسند.
[۱۲] پرداز: آرایش.
[۱۳] خُلد رضوان: بهشت، که فرشته‌ای به نام «رضوان»، نگهبان آن است.
[۱۴] حُلی: جمع «حَلْی» به معنی «پیرایه».
[۱۵] حُلَل: جمع «حُلّه» به معنی «جامه نو».
[۱۶] تِشرین: ماه پاییزی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->